جدول جو
جدول جو

معنی ذات منسم - جستجوی لغت در جدول جو

ذات منسم
(تُ مَ سِ)
صاحب سپل. نرم پای. ج، ذوات المنسم. چون شتر و فیل و شترمرغ
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ مَنْ وَ)
یقال بغاه اﷲ ذات منور، ای ضربه او رمیهً تنیر فلاتخفی علی احد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تُ سِ)
ابرق ذات ماسل، قال الشمردل بن شریک الیربوعی و کان صاحب شراب:
شربت و نادمت الملوک فلم اجد
علی الکأس ندماناً لها مثل دیکل
اقل ّ مکاساً فی جزور و ان غلت
و اسرع ایضاحاً و انزال مرجل
تری البازل الکوماء فوق خوانه
مفصّله اعضأها لم تفصّل
سقیناه بعد الرّی حتی کأنما
تری حین امسی ابرقی ذات ماسل
عشیه انسینا قبیصه نعله
فراح الفتی البکری ّ غیر منعل
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذو منسم
تصویر ذو منسم
ذوات المناسم ذوات الاخفاف
فرهنگ لغت هوشیار